سهواء

لعل لبت صهبای من / آن دل که بردی، باز ده

سهواء

لعل لبت صهبای من / آن دل که بردی، باز ده

جی900 مان

این روزها جی900 مان، که سال ها در خوشی و ناخوشی همـ راه، مونس، و همـ دم مان بود، و صحنه هایی را با آن به یادگار گذاشته بودیم، به گوشه ی خزینه ی خرابی خزیده، و در انتظار هووییست.



اما هر چقدر در این مجالِ تنهایی به بودن همراه ای با " اِندِ امکانات" در کنارمان تفکر نمودیم، به نتیجه یِ پایانی نرسیدیم. آخر یکی به ما بگوید، گوشی همراه با چنین امکاناتی در بلادِ اسلامی ما، چه سودی دارد؟! آن هنگام که نه اُپراتور درست و درمانی داریم، و نه ماهواره ای به منظور ردیابی حرفه ای، و استفاده از امکانات فوقِ پیشرفته اش؟! تنها فایده اش(!) پولیست که از جیب مبارکـ مان به چاه میریزیم.

البته این را هم تکمله ی سیاهی کنیم که، ارسال پیامک با گوشی های تاچ مدرنیته ی امروزی -در حالت افقی- بسی دست نواز است.


-------

س1: نهایتا به این نتیجه رسیدیم که همان جی900 دلانگیزمان را به شفاخانه ببریم بهتر است.

س2: البته تکمله ی 2 ای نیز بیافزایم، و آن اینکه، کسانی که اهل بازی هستند، گوشی های آخرین مدل امروزی در این زمینه نیز بسیار راحتُ الحُلقومند!

مزیت انتخاباتی

در میدان های رقابتی دنیای امروز، و خصوصا تعاملات تجاری سازمان ها، عامل برتری یک فرد یا سازمان وجود مزیت رقابتی منحصر به فرد است. بازار انتخاباتی نیز همواره از این قاعده پیروی کرده است. نگاهی کوتاه به انتخابات های کشورمان این موضوع را به اثبات میرساند: دوره سازندگی، شعار آبادگری. دوره اصلاحات، شعار آزادی. و دوره دکتر که معروف است به دوره عدالت، شعار عدالت اقتصادی و اجتماعی. این شعارها همان عواملیست که برای کاندیداتورها مزیت های رقابتی والایی (که من آن را مزیت انتخاباتی می نامم) ایجاد نمود.


ادامه مطلب ...

سال مار مبارک

گل بی رخ یار خوش نباشد

بی باده بهار خوش نباشد


در ابتدای کلام، تبریک و تهنیت به مناسبت بهاری نو.

سال یک هزار و سیصد و نود و یک به مانند سال های پیشین، با تمام محنت هایش به پایان رسید، و سال نو گشت. و اما بعد...

سال جدید را با سفری دلانگیز به کِرمون آغاز کِردیم. سفری که علاوه بر خوشی ها و باهم بودن هایش، من را از دید و بازدیدهای پر تعداد ابتدای عید دور کرد، که این لذت سفر را خود به خود دوچندان نمود.

در میانه ی سفر یکی از دوستان تماس گرفت و با خوشحالی بیان کرد: میبینم که شبگرد را مجدد راه انداختید!! بنده هم دور از فضای مجازی و بی خبر از این عروس هزار داماد، در ابتدا جا خوردم، اما خاطرم آمد که دُمین شبکه ی مرحوم را عمدا تمدید ننموده بودیم و کاملا آمادگی چنین روزی را داشتیم که عده ای که به قول مازلو - اندیشمند مدیر - همچنان در سطح ابتدایی هرم نیازها یا همان نیازهای اولیه انسانی- مانند حس توجه و خودبرتر بینی - مانده اند، به سراغ این دُمین آمده و دنیای مجازی را خالی از "پوسته" شبگرد نگذارند. کسانی که از سطوح ابتدایی این هرم برخوردار نبوده اند چطور میتوانند به سطوح بالایی آن از جمله اخلاق، خلاقیت و ... دست یابند؟!! و لذا انتظاری بیش از این نباید داشت!


گفتم که گفته باشم، - خصوصا برای افرادی که شائبه هایی برایشان پیش آمده بود - شبگردِ امروز به بنده هیچ ارتباطی ندارد!!


--------

س1: هر ریسمان سیاه و سفیدی که مار نیست!