سهواء

لعل لبت صهبای من / آن دل که بردی، باز ده

سهواء

لعل لبت صهبای من / آن دل که بردی، باز ده

جهان بدجور کوچیکِ

بهشت از دست آدم رفت، از اون روزی که گندم خورد

ببین چی میشه اون کس که، یک جو از حق مردم خورد


جهان بدجور کوچیکِ همه درگیر این دردیم
همه یک روز میفهمن چجوری زندگی کردیم


------------------

س1: اصفهانی میگه، و البته باز هم میگه. دانلود

تفکر

منقول است شخصی به خدمت حضرت ختمی مرتبت -درود خدا بر او و آل او باد- رسید و عرضه داشت: یا رسول الله مرا سفارشی کن. حضرت فرمود: آیا اگر سفارشت کنم آن را اجابت میکنی؟ سائل پاسخ گفت: آری یا سیدی. حضرت سفارشش کرد به این نصیحت: هرگاه قصد کاری کردی به سرانجام آن بیاندیش، اگر مایه رشد و هدایت تو بود، آن را انجام ده، و آنگاه که مایه زوال و گمراهی تو بود، از آن روی گردان.(کافی ج8، ص150)


حر بن یزید ریاحی از آن رو حر شد که ساعتی با خود خلوت کرد.



----------

س1: بیاموزم و بیاموزیم که به منزلگاه قدم هایمان بیاندیشیم.

س2: أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعات، سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ...


با اجازه آقای رئیس!

این روزها مساله طرح سوال از رئیس محترم جمهور به تیتر اول همه اخبار و جراید تبدیل شده است و در هر محفلی صحبت از باید ها و نباید های این طرح است.

مخالفان طرح سوال چند دلیل اساسی جهت اثبات درستی ادعای خود میآورند، در راس این دلایل تفسیریست که از صحبت اخیر رهبری معظم که در جمع دانش آموزان و دانشجویان، مبنی بر عدم کشاندن اختلافات به میان مردم و لزوم حفظ وحدت در بین مسئولان، ایراد فرمودند، میدانند و بیان میکنند، مناقشه ی طرح سوال پس از صحبت های رهبر انقلاب به پا شده است و این به مفهوم عدم توجه به صحبت های ایشان است. زیرا که طرح سوال باعث بروز اختلافات بیشتر و ایجاد تنش در سطح جامعه و در نهایت از هم گسیختگی میان مسئولین میشود. دیگر آنکه دلیل میآورند که سوال از رئیس دولت در زمان کنونی که چند ماه بیشتر به پایان عمر این دولت باقی نمانده است چه فایده ای دارد؟! و باز میگویند، با توجه به تجربه قبلی سوال از دکتر احمدی نژاد و پاسخ های غیرمشخص و بعضا جنجالی ایشان، نتیجه این طرح سوال نیز از قبل کاملا مشخص است، و شکست آن حتمیست.


اما، اول باید گفت موضوع طرح سوال از آقای رئیس جمهور خیلی قبل تر از صحبت رهبری مطرح شده بود، و اینکه گفته میشود بیان این مطلب بلافاصله پس از صحبت های معظم له، به معنای بی توجهی به سخنان ایشان است، حرف مفتی بیش نیست. طرح سوال در دو هفته گذشته و پس از نزاع مکتوب سران دو قوه و تاکید رهبری معظم بر خویشتنداری و حفظ وحدت، جلوه بیشتری پیدا نمود. که این خود جای سوال است که چرا مخالفت های برخی از نمایندگان قبل از این اینقدر آتشین نبود، و چه شده که بعد از صحبت صریح رهبری همه دایه دار حفظ وحدت و اطاعت از ولی فقیه شده اند، با آنکه خواست همیشگی ایشان بر اتحاد بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست؟!

همچنین طرح سوال از رئیس محترم جمهور نه به منزله اختلاف میان مسئولین و نه به مفهوم توبیخ رئیس دولت در پیش روی ملت است، بلکه اولا این از وظایف مجلس است که درصورت لزوم از مسئولین بابت رفتارشان پاسخ بخواهد، ثانیا گاها با برخی پاسخ ها و توضیحات اختلاف ها و سوء تفاهم ها از بین میرود تا اینکه بوجود بیاید، و ثالثا همواره بازخواست شدن یک مسئول توسط مسئولی دیگر باعث میشود تا آن شخص بیشتر متوجه رفتار و اعمال خود باشد، و به قولی در ریل قانون قرار گیرد.

اینکه عمر دولت رو به پایان است بنظر دلیل چندان عاقلانه ای جهت رد این تصمیم نیست، زیرا که حتی یک ماه هم یک ماه است و مثلا در همین یک ماه بود که قیمت مرغ از کیلویی 5000 تومان به 8000 تومان رسید، یا ارزش دلار از 2000 تومان به 3600 تومان رسید و مثال هایی دیگر از این قبیل، که کم هم نیستند. چه برسد به 10 ماه!

و اما مطلب آخر، و آن اینکه، اولا نماینگان در زمینه بازخواست از مسئولین نباید نوع ادبیات شخص مقابل را در نظر بگیرند و مصلحت اندیشی کنند، که همین مصلحت اندیشی ها اوضاع مملکت ما را به این نقطه رسانده است. نماینده باید قاطع و در عین حال با احترام سوالش را بپرسد و پاسخ بشنود چه شخص مقابل کلامی دیپلماتیک دارد، چه ندارد. افرادی که نگران نوع سخن گفتن دکتر هستند بجای آنکه صورت مساله را پاک کنند و جنجال راه بیاندازند بهتر است دکتر را متوجه عواقب بدپاسخ دادن یا بهتر بگویم پاسخگو نبودنشان بکنند.



------------

س1: بگویم، اگر مجلس در ماه ها و سال های گذشته وظیفه نظارتی و قانون گذاری خودش را بهتر و درست تر انجام میداد، قطعا خیلی از مشکلات امروز جامعه ما وجود نداشت.

س2: در نظرسنجی برنامه دیروز امروز فردا، 79 درصد از نظر دهندگان موافق طرح سوال از رئیس جمهور در جلسه علنی مجلس بودند.

س3: در نهایت چه این طرح سوال صورت بگیرد و چه نگیرد، نباید فراموش کنیم که بنیان انقلاب هیچگاه با چند سوال - حتی برفرض تبلیغات دشمنان بر وجود اختلاف میان مسئولین - از هم نخواهد پاشید، چرا که این انقلاب ریشه ای مستحکم دارد.

س4: دشمنان انقلاب هم همواره حرف واهی زیاد بلغور میکنند. دهانشان بسته باد!

پاسخ یک پیام

یکی از دوستان در پیامی خصوصی، به شرح زیر، ایرادات و سوالاتی در رابطه با نگاره قبلی بنده مطرح کردند که لازم دیدم بدون ذکر نام به پاسخ برخی از بخش های آن بپردازم.


نامه بدین شرح بود:


در مورد آخرین پستی که زدی اولا باید بگم که این دغدغه شما برای تحول اینچنینی قابل تقدیره منتها این نتیجه گیری سریع برای من جالب بود چون شما بصورت مطلق میگی "قرآن و نهج البلاغه کتاب هایی هستند که باید گوشه طاقچه خاک بخورند" و این رو منسوب به حوزوی ها یا بقول خودتون حوزه میدونین و متقابلا میگین غربیها در زمینه ینی دینداری اسلامی در عین اینکه مسلمون نیستند موفق بودند،‌این حرفی هست که فروغی بعدش هم شهید مطهری میگن و قابل قبوله و لی چند درصد موفق بودند؟ این موفقیتشون بیشتر از ما بوده؟ بله ما در کشورمون بانکداری با ربایی رو داریم که اسمش بانکداری بدون رباست اما همه علما به ربایی بودن بعضی وام ها فتوا دادند ولی هنوز دارن میدن و مردم هم استفاده میکنن!‌مشکل چیه مردم ؟ دولت؟ حوزه ها؟
یا اینکه میگین ما دنبال بی راهه های اوناییم یعنی چه؟ منظورتون حوزه هاست؟ یا جای دیگه ایه؟

ضمنا من رابطه دو خط اول  با نتیجه گیری در پایین رو متوجه نمیشم لطفا بیشتر توضیح بدین.

بازه میگم این دغدغه شما برای تغییر استراتژی عالیه قبولم هست حتی یه کارهایی هم بصورت سازمانی و فردی شده که کافی نیست.

بله به نظر من این دیدگاه تقدس مأبانه از دین کاملا غلطه اما حرکت سریع بسمت نوین گری و مدرنیته اثرات به مراتب بدتری و به همراه داره نمونش دکتر سروش بعدشم شبستری شما باید به قسمت هم توجه کنین تحول اینطوری مبانی محکمی رو لازم داره تا بر اساس اون صورت بگیره که قطعا این نیاز به زمان داره.



پاسخ به بخش هایی از این نامه :


صحبتی که در نگاره قبلی بنده مطرح شد، قائل به این نکته بود که در دنیای امروز برای گسترش دین نمیتوان تنها از راه های گذشته استفاده کرد و صرفا با گفتن این مطلب که فلان عالم اینطور بیان کرده یا فلان جای قرآن اینطور آمده، مطلبی را به مردم و خصوصا جوان ها قبولاند، بلکه میبایست از روشهای تعقلی و تفکری برخی مطالب را برای آن ها اثبات کرد. زیرا که امروزه مردم به نوعی خودشان را در همه زمینه ها، خصوصا زمینه های دینی، صاحب نظر میدانند - همه به شکلی درگیر سکولاریسم هستیم - و تنها یک زبانِ استدلالیِ کوبنده قادر به قبولاندن مطلبی به آن هاست.

اینکه به صورت مطلق عدم توجه به قرآن و نهج البلاغه را در حوزه ذکر کردم، نه از این جهت بود که هیچ نگاه و توجهی به این دو کتاب مقدس در حوزه ها صورت نمیگیرد، بلکه گاها بررسی هایی صورت گرفته است، که یا در خور توجه نبوده و یا اگر بوده به زبان ساده تر به میان مردم نیامده است. همچنین همه میدانند که متولیان امور دینی، گسترش دهندگان و خط مشی دهندگان آن در میان مردم و جامعه، حوزه و حوزویان هستند و از طرفی به قول خود حوزویان، بالاخص حاج آقای قرائتی، اگر هیچ کتابی نباشد و تنها همین دو کتاب را داشته باشیم، ما را کفایت است. لذا اینکه تنها نام این دوکتاب ذکر گردید و همچنین تنها نام حوزه آورده شد از این باب بود.

ذکر دو خط اول، تنها بیان یکی از مواردی بود که در جامعه ما درست به آن پرداخته نشده است، و همچنین ایجاد آمادگی ای جهت ارائه ی فایل صوتی منتشر شده. فایل مذکور در عین آنکه دارای اشکالاتی است - بعضی از دوستان به مواردی از آن اشاره کردند. هرچندکه تمام ایراداتِ گفته شده از دیده بنده جایگاهی نداشت - اما با زبانی علمی و به قولی تفکری به ذکر دلایلی جهت اثبات برخی نکات بیان شده در دین اسلام پرداخته است. به عنوان مثال یکی از دلایل لزوم حجاب را از طریق مسائل جنسی به اثبات رسانید. و هدف از انتشار این فایل، آشنایی شنونده با برخی مسائل لازم در زندگی و همچنین بیان این مطلب که، میتوان برخی فرامین الهی - به بیانی بهتر، برخی الطاف الهی - را با زبانی استدلالی برای مردم به اثبات رساند.

و اینکه ذکر کردند "حرکت سریع به سمت نوین گری و مدرنیته اثراتی به مراتب بدتر به همراه دارد ... تحول اینطوری نیاز به مبانی محکم و ..." درست است، اما چندین سال است که حوزه های علمیه در حال فعالیت هستند، تنها 30 سال از عمر حوزه ها در دوران انقلاب بوده است، لذا نمیتوان گفت چنین حرکتی دفعتا است! و مبانی ما محکم نیست! اگر هم بپذیریم که این حرکت دفعی است و مبانی محکم نداریم که خیلی بدتر است! و این خود اثباتی بر نگاره بنده خواهد بود.


-----------

س1: در نهایت، امیدواریم با کارهایی عمیق تر از سوی حوزه و حوزویان عزیز، و اشخاصی که دغدغه دین و فرهنگ مردم را دارند، شاهد گرایش هرچه بیشتر مردم و خصوصا جوان هایمان به سوی دینداری باشیم.

س2: باتشکر از ارسال کننده پیام.


افلا تتفکرون!؟

 - در فرهنگ ما ایرانی ها، صحبت در رابطه با معاشقه و روابط احساسی میان مرد و زن قبیح شمرده شده. تقبیحی که علت بسیاری از مشکلات جسمانی و روحانی ما انسان ها بحساب میاید.


 - در فرهنگ حوزه های علمیه ما، تمام مشکلات سطح جامعه امروزی و شکاف های دینی موجود، احکام طهارت و آب ها، سلسله روات احادیث و بحث هایی از این قبیل است. قرآن و نهج البلاغه کتاب هایی هستند که باید گوشه طاقچه خاک بخورند تا - زبانم لال - از قداستشان کاسته نشود!

تحقیق و پژوهش فلسفی و علمی در باب دین لزومی ندارد، و همانطور که میدانید دین ما اسلام است و اسلام از تسلیم می آید، و لذا کنکاش لازم نیست و بایستی هرچه خدا گفته است را با چشم و گوش بسته پذیرفت! افلا تتفکرون ها و تعقلون ها مربوط به همان قرآن است و بایستی همچون خود قرآن خاک بخورد! و البته گاهی نیز خوانده شود، نه بیشتر!

غرب، اسلام ندارد، مدت مدیدی راه های مختلفی را امتحان کرد و درنهایت به راهی رسید که سال هاست در پیش رویمان است، یعنی آنچه اسلام میگوید. اما ما بی راهه های غرب را جستجو میکنیم!


------------

س1: میبایست استراتژی های نوینی برای حوزه تعریف شود.

س2: مُبلّغین نیز روش تبلیغ در دنیای امروز را بیاموزند.