از فعالیت های معمول این روزهایمان خسته شده بودیم، مِن باب نمک اوقاتِ پرهیاهویمان سری به کتاب گوهربار نهج البلاغه زدیم.
آن گوهری که کیسه ما را پر کرد، این سخنان بود:
فَإِنَّ هَذَا اللِّسَانَ جَمُوحٌ بِصَاحِبِهِ(معادل ضرب المثلش، زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد!)
به خدا سوگند! باور نمیکنم بنده ای که زبانش را حفظ نکند، تقوایی سودمند بدست آورد. زبان مومن پشت قلب او و قلب و عقل منافق پشت زبانش قرار دارد، یعنی مومن هرگاه بخواهد سخنی گوید نخست می اندیشد، اگر نیک بود اظهار می کند و چنانچه ناپسند و بد بود پنهانش می دارد. ولی شخص منافق آنچه بر زبانش آمد میگوید و پیش از آن نمی اندیشد که کدام به سود و کدام به زیان اوست؟
این زبان، وزنش کم است اما بدمصب! تاثیر، فواید، و عقوباتش زیاد. گاها انسان بر زبانش سخنانی میراند که راننده سخن را به بیراهه میبرد و گاها مطلبی میگوید که تاثیرش بیش از چندین ساعت مجلس وعظ و نصیحت است. این بشر دو پا، همیشه خدا هم درگیر افراط و تفریط است، زمانی که میبایست پر گوی باشد کم گوی است، و آن هنگام که وظیفه اش سکوت است، قیل و قال میکند.
به قول ژرژ هربرت :یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن!
مخصوصا زبونی که نیش داشته باشه بدجور دل می سوزونه.
سلام سید.
جالب بود و مفید.
ژرژ هربرت :چشم
بله.
سلام و رحمة الله
سلامت باشید
درود بر شما، چشمتون بی بلا
بیشتر گناهان از زبان سرمیزند....
:)
و همین زبان ها سر هایی زیادی رو به باد داده اند .. دوستی های زیادی رو خراب کرده اند .. دل های زیادی را شکسته اند ...
بلیا، همینطور است.
سلام
اوهوم مخصوصا زبان تند
چوبشو خوردم
نگران نباشید، تنها نیستید، همه خورده ایم.
:)
چرا من اینجا دوبار لبخند زده ام ؟ :| :دی
کلا گویا حسابی سرحال تشریف داشتین. درود بر شما :)
ان شا الله همیشه به همین نحو باشین.